زینب سادات مامان زینب سادات مامان ، تا این لحظه: 8 سال و 9 ماه و 17 روز سن داره

زندگی من،زینب سادات

چاااااااااایی:))

دلم هوس چایی کرده،مامان میگه پاشو برو بذار من که نمیخورم خودت بخور .میگم چایی خوابگاه رو میخوام بهم میگه از بس هوس بازی،دختره هوس باز:| +دلم علاوه بر چایی هوس یه چیز دیگه رو هم داره که نمیگم،بدآموزی داره:D ++اون آهنگه چی بود؟؟!!هــــَـــــوَس،تو دلم پا نمیذاره هـــــَــــوَس(و تشدید داره ها)
8 تير 1392

new watch

آخ جوووووون ساعت نو:)) کلا از هر چیزی که نو و جدید باشه خوشم میاد و متقابلا حیفم میآد استفاده کنم:(آخه کهنه میشه:D(خسیس به تمام معنا) قربون دستت عمو جون از این خارجکیا بیشتر بیآر:D(پررررررو) +کفش نو میخواهیم!!
7 تير 1392

عاقبت یک جآیی...

مطلب بصورت موقت و بدون نمایش در وبلاگ ثبت شده است عــــــاقبت یک جـــایـــی … یــــــکــــــ وقتــــــی … بــــــه قـــول شــــــازده کوچــــولو: دلـــــــت اهــــــلــی یک نفــر می شـــود … و دلـــــــــت ؛ بــــــرای نـــوازش هــایش تنـــــــــگ مــــــی شـــود … تـــــو مــــــی مـــانی و دلتــنــــگی ها … تــــــو مــــــی مـــــــــانی و قلبـــی که لحظـــه دیــــدار تندتر می تپــــد.... ســـراسیمـــــه می شوی … بــــــی دســــــت و پـــا می شوی … دلــواپــــــس می شــــــوی … دلبســــــتـــه می شوی … و محــــــکوم میشوی... به عشـــــــق و عـــــــاشـــق بودن.... عشــــــقی که حــالا شده است تمــــــام ذکر و فــــــکرتـــــ...
7 تير 1392

نمیخوااام

من که چیز زیادی نخواستم،همین یه خواسته است مطمئن باش که کوتاه نمیام. چند روزیه کارای این پسر منو مشغول خودش کرده،یعنی واقعا دلش نمیاد؟یعنی به تو اعتماد نداره که منو... +عجب برنجی پختیم:))ماشالام باشه چشم نخورم:D ++خفه نشی دآدآش:D
7 تير 1392

مبارکت باشه...

هِی که چه زود گذشت اون دوران خوشیمون یاد اون ساندویچای گوشت کوفته مامانت به خیر!! سیف الله خوبی بودیا ولی منم آقای گارگردان بهتری از تو بودم!! زود گذشت همه روزای خوشمون:(( مبارکت باشه آقا مهدی رویا جون ما:))
6 تير 1392

شبی ناتمام...

پست قبلی هول هولکی بود بسیاااااااار!! ولی هیجان اساسی مال بعدش بود:d دیدی یادم رفت صدا ضبط کنم از بس هولم کردین،،از دست تو!!!بد بد بد:D حدیث جون دایی جون هم نذاشت بفهمیم چی شد؟چی گفتیم؟چی شنیدید؟که البته شما گوشاتون نمیشنید:D ولی لذتی که در این حرفا بود در اون حرفا نبود:D
6 تير 1392

شبی ناتمام...

پست قبلی هول هولکی بود بسیاااااااار!! ولی هیجان اساسی مال بعدش بود:d دیدی یادم رفت صدا ضبط کنم از بس هولم کردین،،از دست تو!!!بد بد بد:D حدیث جون دایی جون هم نذاشت بفهمیم چی شد؟چی گفتیم؟چی شنیدید؟که البته شما گوشاتون نمیشنید:D ولی لذتی که در این حرفا بود در اون حرفا نبود:D
6 تير 1392

دِل کَندن

دیشب  گفت:تو واقعا میخوای؟ گفتم:آره گفت:نمیدونی دل کندن چه سخته؟ گفتم:چی؟ گفت:نمیدونی دل کندن از خواهر چه سخته هیچی نگفتم دیگه... ...
4 تير 1392

ویتامین3

شبکه 3،ویتامین3،C،ث فرقی ندارن با هم! ! یه تصمیم مهم امروز: خدا یکی،یار یکی،سکه یکی! ولی میدونم مرد عملِ این تصمیم نیستم:D هِی که نشد اِمروز... ...
3 تير 1392